161) و هیچ پیغمبری البتّه ابدأ خیانت نخواهد کرد، و هر کس خیانت کند، روز قیامت به کیفر آن خواهد رسید و بطور کلّی هر کس هر عمل نیک و بد در دنیا بجا آرد، در قیامت تمام و کامل به جزای آن برسد و به هیچکس ستمی نخواهد شد.
162) آیا کسی که (به ایمان) در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که به کفر راه غضب خدا پیماید که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است.
163) این دو گروه مؤمن و کافر را به مراتب ایمان و کفر نزد خدا درجات مختلفه است و خداوند به هرچه میکنند آگاه است.
164) خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات خدا را تلاوت کند و نفوسشان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنها احکام شریعت و حقایق حکمت بیاموزد هر چند از آن پیش، گمراهیِ آنان آشکار بود.
165) آیا هرگاه به شما مصیبتی رسد (در جنگ اُحُد) در صورتی که دو برابر آن آسیب به دشمنان رسید (در جنگ بدر) باز (از روی تعجّب) گوئید: چرا به ما (که اهل ایمانیم) رنج رسد؟ بگو (ای پیغمبر): این مصیبت از دست خود کشیدید (که نافرمانی رسول‹ص› کردید، نه آنکه خدا قادر بر نصرت شما نبود) که ایزدِ متعال بر هر چیز توانا است.
166) آنچه (در روز اُحُد) هنگام مقابلهی دو صف کارزار به شما رسید، به قضای خدا و مشیّت نافِذ او بود تا آنکه بیازماید اهل ایمان را تا معلوم شود حال آنانکه ثابت قدم در ایمانند.
167) و تا معلوم شود حال آنهائیکه در دین نفاق و دوروئی کردند، و چون به آنها گفته شد: بیائید در راه خدا جهاد و یا دفاع کنید، عذر آوردند که اگر ما به فنون جنگی دانا بودیم از شما تبعیّت نموده و به کارزار میآمدیم؛ اینان (با آنکه دعویِ ایمان دارند) به کفر نزدیکترند تا به ایمان، به زبان چیزی اظهار میکنند که در دل خلاف آن پنهان داشتهاند و خدا بر آنچه پنهان میدارند آگاهتر از خود آنها است.
168) آن کسانی که در جنگ با سپاه اسلام همراهی نکرده و گفتند: اگر خویشان و برادران ما نیز سخن ما را شنیده (و به جنگ اُحُد نرفته) بودند، کشته نمیشدند؛ (ای پیغمبر!) به چنین منافقین بگو: پس شما که برای حفظ حیات دیگران چاره توانید کرد، مرگ را از جان خود دور کنید اگر راست میگوئید.
169) البتّه نپندارید که شهیدان راه خدا مُردند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خدا متنعّم خواهند بود.
170) آنان به فضل و رحمتی که از خداوند نصیبشان گردیده شادمانند، و به آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوستهاند و بعدأ در پی آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند که از مُردن نترسید و از فوتِ متاع دنیا هیچ غم مخورید.
171) و آنها را بشارت به نعمت و فضل خدا دهند و اینکه خداوند البتّه اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد.
172) آنان که دعوت خدا و رسول را اجابت کردند پس از آنکه به آنها رنج و اَلَم رسید، از آنها هر کس نیکوکار و پرهیزکار شد، اجر عظیم خواهد یافت.
173) آن مؤمنانی که چون مردمی (منافق مانند نعیمبنمسعوداشجعی) به آنها گفتند: لشکر بسیاری (که تمام مشرکین مکّه و پیروان ابوسفیان باشند) بر علیه شما مؤمنان فراهم شده از آنان در اندیشه و برحذر باشید (این تبلیغات و مکر دشمن بجای آنکه بیم در دل آنها افکند) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: در مقابل همهی دشمنان تنها خدا ما را کفایت است و او نیکو یاوری است.
174) پس (آن گروه مؤمنان) به نعمت و فضل خدا روی آوردند و بر آنان هیچ اَلَم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند و خداوند صاحب فضل و رحمت بیمنتها است.
175) البتّه این سخنان شیطان است که میترساند و مضطرب میکند به آن دوستدارانش را، شما (مسلمانان) ابدأ از این سخنان بیم و اندیشه مکنید و از من بترسید اگر اهل ایمان هستید.
176) (ای پیغمبر!) تو اندوهناک مباش که گروهی به راه کفر میشتابند، آنها به خداوند هرگز زیان نرسانند (بلکه خود را در دو عالم زیانکار کنند) و خدا میخواهد که آنان را هیچ نصیبی در عالم آخرت نباشد و نصیبشان عذاب سختِ دوزخ خواهد بود.
177) آنان که خریدار کفر شدند به عوض ایمان، هرگز زیانی به خدا نمیرسانند لیکن آنان را زیان عذاب دردناک خواهد رسید.
178) و البتّه آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها میدهیم به حال آنها بهتر خواهد بود بلکه مهلت میدهیم برای امتحان تا بر سرکشی و طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابی رسد که به آن سخت خوار و ذلیل شوند.
179) خداوند هرگز مؤمنان را وا نگذارد بدین حال کنونی (که مؤمن و منافق به یکدیگر مشتبهند) تا آنکه به آزمایش، بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند، و خدا همهی شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن برای این مقام از پیغمبرانِ خود هر که را مشیّت او تعلّق گرفت، برگزیند، پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید که هرگاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید (در دو عالم) اجر عظیم خواهید یافت.
180) آنان که بخل نموده و حقوق فقیران را از مالی که خدا به فضل خویش با آنها داده ادا نمیکنند، گمان نکنند که این بخل به منفعت آنها خواهد بود بلکه به ضرر آنها است چه آنکه آن مالی که در آن بخل ورزیدهاند در روز قیامت طوقِ (آتشین) گردن آنها شود (آری آن روز هیچکس مالکِ چیزی نیست) و تنها خدا وارث آسمانها و زمین خواهد بود و خدا به کردار نیک و بدِ شما آگاه است.
به نام خداوند نعمت بخشنده رحمت گستر
أنّا اَنزلناهُ فی لَیلَةُ القَدر(1) همانا ما قرآن مجید را در شب قدر نازل فرمودیم
وَ ما اَدراک ما لیلة القَدر(2) و تو چه میدانی شب قدر چه شبی است؟
لَیلَةُ القَدر خَیر من الف شَهر(3) مقام شب قدر از هزار ماه برتر است.
تَنَزَلُ الملائکةُ والرّوحُ فیها بِإذن ربهم مِن کُل امر(4) فرشتگان و روح بزرگ در این شب به امر آفریدگارشان
سلام هِی حَتی مطلَعِ الفجر(5) این شب مقدس تا صبحگاه، سرشار از سلامت و رحمت است.
شب از نیمه گذشته و تا سحرگاه ساعتی بیش باقی نمانده؛ خواب از چشمانم رمیده، اندیشهای نورس بیتابم نموده و گریخته و من چه شتابان در پی او میدوم تا بدان دست یابم.
طنین ربنا از خردسالی به کام جانم شیرین بود؛ شاید روزگاری که برای اولین بار لب فرو بستن از خوردن و آشامیدن را آموختم و در لحظه افطار بوسه مادر گونهام را نوازش داد و نوازش پدر، بهانه قد کشیدنم شد و امروز طنین ربنا غوغایی در وجودم به پا میکند.
بیا با من باز ربنا گویان به مدد آن قادر مطلق در شبهای نورانی قدر، قدر خویش را در لابهلای چشمپوشیها و مهربانیهای او بازیابیم و با خود و آن رب یکتا عهدی نو بندیم که دیگر دم الهی وجودمان را به لجن معصیت آلوده نسازیم و به گاه لغزش شرمگین بوده و طلب مغفرت را به فراموشی نسپاریم، قدر و ارزش روح الهی خویش را بشناسیم تا در شبهای نورانی قدر به وادی سلامت و رحمت رسیم.
من ترنم ترانه هستی را تقدیمت میکنم تو نیز در ثانیههای دلشکستگی از من یاد کن!
من در لحظه زلال افطار به یاد معصومیت اولین روز، برای شفافیت و نورانیت قلبت دعا میکنم تو نیز!
من در سکوت شبهای سحر بر سجاده نیاز، از نجوای ناگفتههایت میسرایم تو هم برای من بسرای از قلم عفو پروردگار بر جریده سیاه اعمالم!!
تو برای من و من برای تو...
قلبی نورانی، نیتی پاک، ضمیری آرام، وجودی ثمربخش، عاقبتی ختم به خیر و هزاران هزار دعای دیگر.
التماس دعا
141) و تا اینکه (به این اختلاف و حوادث نیک و بدِ روزگار) اهل ایمان را هر عیب و نقص پاک و کامل کند و کافران را (به کیفر ستمکاری) محو و نابود گرداند.
142) گمان میکنید که به بهشت داخل خواهید شد بدون آنکه خدا امتحان کند، تا آنان که جهاد در راه دین کرده و آنها که در سختیها صبر و مقاومت کنند مقامشان را معلوم گرداند؟
143) شما همان کسانید که با کمال شوق، آرزوی جهاد و کشته شدن در راه دین میکردید پیش از آنکه برای مسلمین دستور جهاد بیاید، پس چگونه امروز که به جهاد مأمور شدید، سخت از مرگ نگران میشوید.
144) و محمد‹ص› نیست مگر پیغمبری از طرف خدا که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و از این جهان درگذشتند، اگر او نیز به مرگ یا شهادت، درگذشت، باز شما به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟ پس هر که مرتدّ شود، به خدا ضرری نخواهد رسانید (خود را به زیان انداخته) و (هرکس شکر نعمت دین گزارد و در اسلام پایدار ماند) البتّه خداوند جزای اعمال نیک به شکرگزاران عطا خواهد کرد.
145) هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مُرد که اَجَلِ هر کس در لوحِ قضای الهی به وقت معیّن ثبت است، و هر که برای یافتن متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهرهمندش کنیم و هر که برای ثواب آخرت سعی نماید از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم و البتّه خداوند سپاسگزاران را جزای نیک (آسایش دنیا و بهشت آخرت) خواهد داد.
146) چه بسیار رخ داده که پیغمبری جمعیّت زیادی از پیروانش در جنگ کشته شده و با این حال، اهل ایمان با سختیهائی که در راه خدا به آنها رسیده مقاومت کردند و هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و راه صبر و ثبات پیش گرفتند که خداوند صابران را دوست میدارد.
147) آنها (در هیچ سختی جز به خدا پناهنده نشده و) جز این نمیگفتند که: بار پروردگارا! به کرمِ خود از گناه و ستمی که ما دربارهی خود کردهایم درگذر و ما را ثابتقدم بدار و ما را بر محو کافران مظفّر گردان.
148) پس خداوند فتح و فیروزی در دنیا و ثواب در آخرت نصیبشلن گردانید، که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.
149) ای اهل ایمان! اگر پیروی کافران کنید، شما را باز از دین اسلام به کفر برمیگردانند آنگاه شما هم (مانند آنان) از زیانکاران عالم خواهید گشت.
150) (ای مسلمانان! از کافران یاری مجوئید) که خدا یار شما است و او بهترین یاریکنندگان است.
151) ما دلِ کافران را بیمناک و هراسان کنیم زیرا که آنان چیزی را برای خود شریک قرار دادند که اصلأ بر آن حقیقتی و دلیلی حق نازل نکرده و منزلگاه آنها آتش دوزخ است و سرایِ ستمکاران بسیار بد منزلگاهی است.
152) و به حقیقت صدقِ وعدهی خدا را که شما را بر دشمنان غالب گرداند، کافران آنگاه دریافتند که غلبه کردید و به فرمان خدا کافران را به هلاک افکندید و همیشه بر دشمن غالب بودید تا وقتی که در کار جنگ (اُحُد) سستی کرده و اختلاف انگیختید (برخی در سنگری که پیغمبر دستور داد ایستادید و گروهی از پی غنیمت رفتید) و نافرمانیِ حکم پیغمبر نمودید پس از آنکه هر چه آرزوی شما بود (از فتح و غلبه بر کفّار و غنیمت بردن) به آن رسیدید، منتها برخی برای دنیا و برخی برای آخرت میکوشیدید و سپی از پیشرفت و غلبه، شما را بازداشت تا شما را بیازماید، و خدا از تقصیر شما (که نافرمانی پیغمبر خود کردید) درگذشت که خدا را به اهل ایمان عنایت و رحمت است.
153) به یاد آرید هنگامیکه روی به هزیمت گذاشته و چنان به دهشت میگریختید که توجّه به احدی نداشتید تا آنجا که به پیغمبر هم که شما را به یاری دیگران در صف کارزار میخواند توجّه نکردید تا به پاداش این بیثباتی، غمی بر غمِ شما افزود، تا از این پس ثبات ورزید و برای از دست رفتن چیزی یا اصابهی رنج و اَلَمی اندوهناک نشوید، و خدا به هرچه کنید (و هرچه اندیشید) آگاه خواهد بود.
154) پس از آن غم و اندیشه، خداوند شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی که وعدهی نصرت خدا را از روی جهل و نادانی راست نمیپنداشتند هنوز در غمِ جانِ خود بودند و از روی انکار میگفتند: آیا ممکن است ما را قدرت و فرمانی بدست آید؟ بگو (ای پیغمبر!): تنها خدا است که بر عالمِ هستی فرمانروا است (منافقانِ سست ایمان که از ترس مؤمنان) خیالات باطل خود را با تو اظهار نمیدارند، با خود میگویند: اگر کار ما به وحی خدا و آئین حق بود، شکست نمیخوریم و گروهی در اینجا کشته نمیشدیم؛ بگو (ای پیغمبر!): اگر در خانههای خود هم بودید باز آنان که سرنوشت آنها در قضای الهی کشته شدن است از خانه به قتلگاه به پای خود البته بیرون میآمدند تا خدا آنچه در سینه پنهان دارید بیازماید و هرچه در دل دارید پاک و خالص گرداند و خدا از رازِ درونها آگاه است.
155) همانا آنان که از شما در جنگ (اُحُد) پشت کردند و منهزم شدند، شیطان آنها را بسبب نافرمانی و بدکرداریشان به لغزش افکند و خدا از آنها درگذشت که خدا آمرزنده و بردبار است.
156) ای گرویدگان به دین اسلام! شما به مانند آنان که راه کفر و نفاق پیمودند نباشید که گفتند: اگر برادران و خویشانِ ما به سفر نرفته و یا به جنگ حاضر نمیشدند به چنگ مرگ نمیافتادند (آری) این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد، و خدا است که زنده میگرداند و میمیراند (به هروقت و هر سبب که میخواهد) و به هرچه کنید آگاه است.
157) اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید، در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید و آن بهتر از هر چیزی است که در حیات دنیا برای خود، فراهم توان آورد.
158) اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید که) به رحمت ایزدی درپیوسته و بسوی خدا محشور خواهید شد.
159) (ای رسول!) رحمت خدا، تو را با خلق مهربان و خوشخوی گردانید، و اگر تندخو و سختدل بودی مردم از گردِ تو متفرّق میشدند، پس (چون امّت به نادانی دربارهی تو بد کنند) از آنان درگذر و از خدا بر آنها طلب آمرزش کن و برای دلجوئی آنها در کار جنگ مشورت نما، لیکن (چون تو عقل کاملی) آنچه خود تصمیم گرفتی با توکّل به خدا انجام ده، که خدا آنان که بر او اعتماد کنند دوست دارد و همه را یاری کند.
160) اگر شما را خدا یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید و اگر به خواری واگذارد، آن کیست که بتواند بعد از آن، شما را یاری و غالب کند؟ و اهل ایمان تنها به خدا (و قدرت و رحمت او) باید اعتماد کنند.
121) به یاد آر (ای پیغمبر) صبحگاهی را که از خانهی خود به جهت صفآرائیِ مؤمنان برای جنگ بیرون شدی، و خدا به همهی گفتار و کردارِ تو شنوا و دانا بود.
122) آنگاه که دو طایفه از شما (بد دل و ترسناک و) در اندیشهی فرار از جنگ بودند و خدا یارِ آنها بود؛ و همیشه باید اهل ایمان به خدا توکّل کنند (تا دلدار و نیرومند باشند).
123) و خداوند شما را به حقیقت در جنگِ ‹بدر› یاری کرد و غلبه بر دشمن داد با آنکه شما از هر جهت در مقابلِ دشمن ضعیف بودید پس راهِ خداپرستی و تقوی پیش گیرید، باشد که شکرِ نعمتهای او بجای آرید.
124) (ای رسول! بیاد آر) آنگاه که به مؤمنین گفتی: آیا خدا به شما مدد نفرمود که سه هزار فرشته به یاریِ شما فرستاد؟
125) بلی، اگر شما صبر و مقاومت در جهاد پیشه کنید و پیوسته پرهیزکار باشید، چون کافران بر سرِ شما شتابان و خشمگین بیایند، خداوند برای حفظ و نصرت شما پنج هزار فرشته را با پرچمی که نشانِ مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما میفرستد.
126) و خدا آن فرشتگان را نفرستاد مگر برای اینکه به شما مژدهی فتح دهند و دل شما را به نصرت خدا مطمئن کنند؛ و فتح و فیروزی نصیب شما نگشت مگر از جانب خداوندِ توانایِ شما.
127) تا گروهی از کافران را هلاک گرداند یا ذلیل و خوار کند که از مقصود خود (که از میان بردن اسلام و مسلمین است) ناامید بازگردند.
128) (ای پیغمبر! خدا را اختیار مطلق است) به دست تو کاری نیست، اگر بخواهد (به لطف خود) از آن کافران درگذرد، و اگر بخواهد، به جرم آنکه مردمی ستمگرند آنها را عذاب کند.
129) هرچه در آسمانها و هرچه در زمین است، همه ملک خدا است؛ هرکه را خواهد، بخشد، و هرکه را خواهد، عذاب کند، و خدا بسیار بر خلق، آمرزنده و مهربان است.
130) ای کسانی که ایمان آوردهاید! ربا مخورید که دایم بهره بر سرمایه افزائید تا چند برابر شود، و از خدا بترسید و ترک این عمل زشت کنید، باشد که سعادت و رستگاری یابید.
131) و بپرهیزید از آتش عذابی که برای کیفر کافران (و رباخواران ظالم) افروختهاند.
132) و از حکم خدا و رسولِ او فرمان برید، باشد که مشمول رحمت و لطفِ خدا شوید.
133) بشتابید بسوی مغفرتِ پروردگارِ خود و بهشتی که پهنای آن همهی آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای پرهیزکاران است.
134) کسانی که از مال خود به فقرا در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنند، و خشم و غضب خود فرو نشانند، و از بدیِ مردم درگذرند (چنین مردمی نیکوکارند) و خدا دوستدار نکوکاران است.
135) نیکان، آنها هستند که هرگاه کارِ ناشایستهای از ایشان سر زند یا ظلمی به نفسِ خویش کنند، خدا را به یاد آرند و از گناه خود به درگاه خدا توبه و استغفار کنند که (میدانند) جز خدا هیچکس نمیتواند گناه خلق را بیامرزد و آنها هستند که اصرار در کار زشت نکنند، چون به زشتی معصیت آگاهند.
136) آنها هستند که پاداش عملشان آمرزشِ پروردگار است و باغهائی که از زیرِ درختانِ آنها نهرها جاری است و جاوید در آن بهشتها متنعّم خواهند بود و چه نیکو است پاداش نیکوکارانِ عالم.
137) پیش از شما مللی بودند و رفتند، در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید آنان که وعدههای خدا را تکذیب کردند چگونه هلاک شدند.
138) این (کتاب خدا و آیات مذکوره) حجّت و بیانی است برای عموم مردم و راهنما و پندی برای پرهیزکاران.
139) (شما مسلمانان) هرگز در کارِ دین سستی نکنید و نه (از فوت غنیمت و متاع دنیا) اندوهناک باشید زیرا شما فاتح و فیروزمندترین مردم و بلندمرتبهترین ملل دنیا هستید، اگر در ایمان ثابت و استوار باشید.
140) اگر به شما (در جنگ اُحُد) آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بَدر) آسیب سخت رسید، (مقاومت کنید)؛ این روزگار را به اختلاف احوال (گاهی فتح و غلبه و گاه شکست و مغلوبیّت) میان خلایق میگردانیم که مقام اهل ایمان به امتحان معلوم شود تا از شما (مؤمنان) آن را که ثابت در دین است (مانند علی‹ع› و شیعیانش) گواهِ دیگران کند، و خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
101) و چگونه کافر خواهید شد در صورتی که برای شما آیات خدا تلاوت میشود و پیغمبرِ خدا میان شما (به هدایت و دعوت مشغول) است؟ و هر کس به دین خدا (که اسلام است) متمسّک شود محقّقأ به راه مستقیم هدایت یافته.
102) ای اهل ایمان! از خدا بترسید چنانچه شایستهی خدا ترس بودن است (پیوسته به یاد خدا باشید و شکر نعمتش به جا آرید و ثَبات ورزید تا وقت مرگ که) تا نمیرید جز به دین مبین اسلام.
103) و همگی به رشتهی دین خدا چنگ زده و به راههای متفرّق (مدّعیان دینساز) نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید خدا در دلهای شما اُلفت و مهربانی انداخت و به لطف خداوند همه برادرِ دینی یکدیگر شدید؛ در صورتی که در پرتگاهِ آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدینگونه خداوند آیاتش را برای راهنمائی شما بیان میکند، باشد که به مقام سعادت هدایت شوید.
104) و باید از شما (مسلمانان) برخی (که دانا و با تقویترند) خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکوکاری امر و از بدکاری نهی کنند و اینان (که به حقیقت واسطهی هدایت خلق هستند در دو عالم) در کمال فیروزبختی و رستگاری خواهند بود.
105) (و شما مسلمانان) مانند مللی نباشید که پس از آنکه آیات و ادلّهی روشن (از جانب خدا) برای هدایت آنها آمد باز راه تفرقه و اختلاف پیمودند که البته برای چنین مردمی (جاهل و بدکار) عذاب سخت خواهد بود.
106) روزی بیاید که گروهی (یعنی مؤمنان) رو سفید و گروهی (یعنی کافران) رو سیاه باشند، اما سیه رویان را (اهل محشر) نکوهش کنند که چرا بعد از ایمان باز کافر شدید؟ پس اکنون بچشید عذاب خدا را به کیفرِ کفر و عصیان.
107) اما رو سفیدان (یعنی مؤمنان) در بهشت که محل رحمت خدا است در آینده و در آن، جاوید متنعّم باشند.
108) اینها آیات الهی است که برای تو به راستی میخوانیم و خداوند هرگز (در دو عالم) ارادهی ستم به هیچکس نخواهد کرد.
109) هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است همه مِلک خدا است و بازگشت همهی موجودات بسوی اوست.
110) شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امّتی هستید که بر آن قیام کردند که (خلق را سعادت بخشید، برای اصلاح بشر) مردم را به نیکوکاری وادار کنید و از بدکاری باز دارید و ایمان به خدا آورید، و اگر اهل کتاب، همه ایمان میآوردند، بر آنان در عالم، چیزی بهتر از آن نبود، لیکن برخی از آنها، با ایمان و بیشتر، فاسق و بدکارند.
111) هرگز (جهودان دشمنان اسلام) آسیب و زیانِ سخت به شما نتوانند رسانید، مگر آنکه از نکوهش و یاوهسرائی شما را اندکی بیازارند، و اگر به کار زارِ شما آیند از جنگ خواهند گریخت و از این پس هیچ وقت منصور نخواهند بود.
112) آنها محکوم به ذلّت و خواری هستند، به هر کجا متوصّل شوند، مگر به دین خدا و عهد مسلمین درآیند و آنان پیوسته اسیر بدبختی و ذلّت شدند و از این رو که به آیات خدا کافر شدند و پیمبرانِ حق را به ناحق کشتند که این نافرمانی و ستمگری، کارِ همیشهی آنها بود.
113) (همهی اهل کتاب) یکسان نیستند، طایفهای از آنها در دلِ شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند.
114) ایمان به خدا و روز قیامت میآورند و امر به نیکوئی و نهی از بدکاری میکنند و در نکوکاری میشتابند، و آنها خود مردمی نیکوکارند.
115) هر کارِ نیک کنند، البته از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حالِ پرهیزکاران است.
116) هرگز کافران را بسیاریِ مال و اولاد از عذاب خدا نتواند رهانید و آنها اهل جهنم و جاوید در آن معذّب خواهند بود.
117) مَثَلِ (حال کافران در) مالی که برای پیشرفت مقاصد دنیوی خود صرف کنند و از آن هیچ بهرهای نیابند، بدان مانَد که بادِ سردِ شدیدی به کشتِ قوم ستمکاری برسد و همه را نابود گرداند که حاصلی از آن به دست نیاید و خدا ستمی بر آنها نکرده لیکن آنان به نفس خود ستم میکنند (که مالشان را در راه باطل صرف میکنند و بر شَقاوت خود میافزایند).
118) ای اهل ایمان! از غیر همدینان خود دوست صمیمی نگیرید چه آنکه آنها (که به غیر دین اسلامند) از خلل و فساد در کار شما ذرّهای کوتاهی نکنند، آنها همیشه مایلند که شما در رنج و سختی باشید، دشمنیِ شما را گاهی بر زبان هم آشکار سازند در صورتی که محققأ آنچه در دل پنهان میدارند بیش از آن است که بر زبانشان آشکار میشود، ما آیات خود را برای شما بیام کردیم اگر عقل و اندیشه به کار ببندید.
119) آگاه باشید که چنانکه شما آنها را (یعنی کافران را) دوست میدارید، آنان شما را دوست نخواهند داشت، شما چون به همهی کتب آسمانی ایمان دارید با آنها محبّت میکنید اما آنها با شما نفاق میکنند، در مجامعِ شما اظهارِ ایمان کرده و چون تنها شوند از شدّت کینه سرِ انگشت خشم به دندان گیرند، بگو: بدین خشم بمیرید خدا از درون دلهای خلق کاملأ آگاه است.
120) اگر شما (مسلمین را) خوشحالی پیش آید، از آن بدحال و غمگین شوند؛ و اگر به شما حادثهی ناگواری رسد، بدان خوشحال گردند، اما اگر شما صبر پیشه کنید و پرهیزکار باشید، از مکر و عَداوت آنان به شما هیچ آسیبی نخواهد رسید که همانا خداوند بر آنچه میکنند محیط و آگاه است.