81) و چون خداوند از پیغبران پیمان تبلیغ (دین توحید) گرفت، آنگاه که به شما کتاب و حکمت بخشید (و به آن عمل نکردید) سپس برای هدایت شما (اهل کتاب) باز رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما میداد تا به او ایمان آورده و از او یاری کنید؛ خداوند فرمود: آیا به رسولِ من و به آنچه در کتاب آسمانی او (قرآن) فرستادم اقرار داشته و از پیمان من پیروی خواهید کرد؟ همه گفتند: اقرار داریم، خداوند فرمود: شما (بر خویش و اُمم خود) گواه باشید و من هم با شما (بر آنان) گواه خواهم بود.
82) پس کسانی که روی از حق بگردانند بعد از آمدن رسولان (و این پیغمبر خاتم‹ص›) محقّق آنان گروه فاسقان (و گمراهان عالم) خواهند بود.
83) آیا (کافران) دینی غیرِ دینِ خدا را میطلبند و حال آنکه هر که در آسمان و زمین است خواه و ناخواه مطیع فرمان خدا است و همه بسوی او رجوع خواهند کرد؟
84) بگو (ای پیغمبر): ما به خدای عالم و کتابی که به خود ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب و فرزندانش نازل شد و آنچه به موسی و عیسی و پیمبران دیگر از جانب پروردگار آمده به همه ایمان آوردهایم فرقی میان هیچ یک از پیمبرانِ خدا نگذاریم زیرا ما مطیع فرمان خدا هستیم.
85) و هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند، هرگز از وی پذیرفته نیست و او در آخرت از زیانکاران است.
86) چگونه خداوند گروهی را که از راه عِناد و سرکشی بعد از ایمان به خدا و گواهی دادن به راستیِ رسول او و بعد از ادلّهی روشن باز کافر شدند، به راه راست هدایت کند؟ خدا هرگز گروه ستمکاران را (به راه سعادت) رهبری نخواهد کرد.
87) کیفر آن گروه کافر این است که بر آنان خدا و فرشتگان و همهی مردمان لعنت کنند.
88) جاوید در جایگاه لعنت (که جهنّم است) بمانند و از عذاب آنها تخفیف نیابد و هرگز نظر رحمت بسوی آنها نکنند.
89) مگر آنهائی که بعد از عصیان و بدکاری توبه کنند، و هر بدی کردهاند تدارک و اصلاح آن کنند، که خدا بر آنها آمرزنده و مهربان است.
90) و همانا آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خویش افزودند، هرگز توبهی آنها پذیرفته نشود و به حقیقت گمراهان هم آنان خواهند بود.
91) البتّه آنان که (بعد از ایمان) کافر شدند و در کفر خویش مُردند، اگر برای آزادی خویش (از عذاب خدا، برابرِ همهی زمین طلا به فدا آرند، هرگز از ایشان پذیرفته نشود و آنها را به دوزخ عذاب دردناک مهیّا باشد و هیچ مُعین و یاوری نخواهد بود.
92) شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصّان نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست میدارید و بسیار محبوب است، در راه خدا انفاق کنید، و هر چه انفاق کنید محقّقأ خدا بر آن آگاه است.
93) همهی طعامها برای بنیاسرائیل حلال بود مگر آن را که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد (که گوشت شتر و شیر آن است؛ ای پیغمبر اینک) بگو (به یهودیان: چنانچه میگوئید تورات حلالی بر شما حرام کرده) اگر راست میگوئید آن حکم تورات را آورده تلاوت کنید.
94) پس کسانی که بعد از این حجّت، بر خدا دروغ بندند، البتّه (کافران و ) ستمکاران عالم هم آنها خواهند بود.
95) (ای پیغمبر!) بگو: سخنِ خدا راست است (نه دعویِ شما) باید پیروی از آئین ابراهیم کنید که دینی پاک و بیآلایش است و ابراهیم هرگز از آنان که به خدا شرک آوردند، نبوده است.
96) اول خانهای که برای مکان عبادتِ خلق بنا شد همان خانهی مکه است که در آن برکت و هدایت خلایق است.
97) در آن خانه آیات رُبوبیّت هویدا است، مقام ابراهیم خلیل است، هر که در آنجا داخل شود ایمن باشد؛ و مردم را حج و زیارت آن خانه واجب است بر هر کسی که توانائی برای رسیدن بدانجا یافت و هر که (بسبب انکار حجّ بیتالله) کافر شود تنها به خود زیان رسانیده که البته خدا از طاعت خلق بینیاز است.
98) بگو: ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا (راجع به نبوت پیغمبر خاتم) کافر شده و به اعمال زشت میگرائید؟ بترسید که خدا گواهِ اعمال شما است.
99) بگو: ای اهل کتاب! چرا راه خدا را میبندید (یعنی رسالت و دین محمد‹ص› را انکار میکنید) و اهل ایمان را به راه باطل (مخالف با دین) میخوانید در صورتی که به زشتیِ این عمل خود آگاهید؟ از قهرِ حق بترسید که خدا غافل از کردار شما نخواهد بود.
100) ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر پیرویِ بسیاری از اهل کتاب را کنید، شما را بعد از ایمان به کفر برمیگردانند.
61) پس هر کس با تو دربارهی عیسی در مقام مجادله برآید، بعد از آنکه به وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیائید ما و شما بخوانیم فرزندان و زنان و نفوس خود را تا با هم به مباهله برخیزیم (یعنی در حقّ یکدیگر نفرین کرده و در دعا و التجاء به درگاه خدا اصرار کنیم) تا دروغگو و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.
62) این داستان، به حقیقت، سخن حقّ است و جز آن خدای یکتا خدائی نیست، و خدا است که (بر همه کار) توانا و (به همهی حقایق عالم) دانا است.
63) پس اگر روی از حق بگردانند، (بترسند، که) خدا از کردار مفسدان آگاه است.
64) بگو: ای اهل کتاب بیائید از آن کلمهی حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم (و آن کلمه این است) که به جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم و برخی، برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم (یعنی رؤسای مذهب را به رتبهی پرستش و اختصاصات الهیّت نرسانیم) پس اگر آنها از حق روی گردانند شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم.
65) ای اهل کتاب! چرا در آئین ابراهیم با یکدیگر مجادله کنید در صورتی که تورات و انجیل شما بعد از او نازل شد؟ آیا تعقّل نمی کنید؟
66) گیرم در آنچه می دانید، شما را مجادله روا باشد، چرا در آنچه عالِم نیستید باز جدل و گفتگو به میان آورید؟ و خدا همه چیز می داند و شما نمی دانید (باید از کتاب پیغمبر او بیاموزید).
67) ابراهیم به آیین یهود و نصاری نبود لیکن به دین حنیف توحید و اسلام بود و هرگز از آنان که به خدا شرک آوردند، نبود.
68) نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند، و این پیغمبر و امّتش که اهل ایمانند، و خدا دوستدار مؤمنان است.
69) گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند و جز آنکه خود را گمراه کنند به آرزوئی نخواهند رسید و این را نمی فهمند.
70) ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر شوید و حال آنکه شما به صدق آن گواهی دهید؟
71) ای اهل کتاب! چرا حقّ را به باطل مشتبَه سازید تا چراغ حق را به باد شُبَهات خاموش کنید در صورتی که به حقانیت آن آگاهید؟
72) و گروهی از اهل کتاب گفتند که: به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده اولِ روز (به خدعه) ایمان آرید و آخرِ روز کافر شوید، شاید (بدین حیله آنها نیز) از دین اسلام برگردند.
73) و ایمان نیاورید مگر به آنکس که پیرو دین شما باشد، بگو (ای پیغمبر با یهود و نصاری) که راه سعادت راهی است که خدا بنماید و به اُمّتی دیگر نیز خدا مانند شریعت و کتاب شما عطا می کند تا آنکه با شما نزد پروردگار احتجاج کنند، بگو (ای پیغمبر): فضل و رحمت به دست خداست، به هر که خواهد عطا کند و خدا را رحمت بی منتها است و همهی امور عالم، دانا است.
74) هر که را مشیّت او تعلّق گیرد، مخصوص به فضل و رحمت خود گرداند، که خداوند را فضل و رحمت بی منتها است.
75) بعض اهل کتاب (از نصاری) تا به آن حد درستکارند که اگر مال بسیاری به آنها امانت بسپاری، ردّ امانت کنند، و برخی دیگر اهل کتاب (یهود) تا آن اندازه نادرستند که به آنها یک دینار امانت دهی، ردّ نکنند، جز آنکه بر مطالبهی آن سختگیری کنی، از این رو که گویند: برای ما پیروان کتاب تورات بهر وسیله خوردن مال غیر اهل تورات گناهی ندارد، و این سخن را به (کتاب تورات) خدا نسبت دهند در صورتی که می دانند به خدا نسبتِ دروغ می دهند.
76) آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار شوند (هر کس باشد محبوب خدا شود که) خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد.
77) همانا آنان که عهد خدا و سوگند خود را به بهائی اندک بفروشند، اینان را در دارِ آخرت (از بهشت حق) بهرهای نیست و خدا از خشم، با آنها سخن نگوید و به نظرِ رحمت در قیامت بدانها ننگرد و (از پلیدی گناه) پاکیزه نگرداند و آنان را (در جهنم) عذاب دردناک خواهد بود.
78) همانا برخی از اهل کتاب قرائت کتاب آسمانی را (به نفع مادّی خود) تغییر و تبدیل میدهند تا آنچه از پیش خود خواندهاند، از کتاب خدا محسوب دارند، و هرگز آن تخریب شده، از کتاب خدا نخواهد بود و گویند: این آیات از جانب خدا نازل شده، در صورتی که هرگز از جانب خدا نیست و با آنکه میدانند (تحریف خود آنها است) به خدا دروغ میبندند.
79) هیچ بشری که خدا وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت و نبوّت بخشد، او را نرسد که به مردم گوید: مرا به جای خدا پرستید، بلکه (پیغمبران بر حسب وظیفه خود به مردم گویند:( خداشناس و خداپرست باشید چنانچه (شما اهل کتاب علماء نصاری و یهود) از کتاب به دیگران این حقیقت را میآموزید و خود نیز میخوانید.
80) و هرگز خدا به شما امر نکند که فرشتگان و پیمبران را خدایان خود گیرید، چگونه ممکن است شما را به کفر خواند پس از آنکه به خدای یگانه اسلام آورده باشید؟
41) عرض کرد: پروردگارا! برای من (به شکرانهی این نعمت) آیت و عبادتی مقرّر فرما، فرمود: تو را آیت این باشد که تا سه روز با مردم سخن جز به رمز نگوئی و پیوسته به یاد خدا باش و او را شبانگاه و صبحگاه تسبیح گوی.
42) و آنگاه فرشتگان گفتند: ای مریم! همانا خداوند، تو را برگزیده و پاکیزه گردانید و بر زنان جهانیان برتری بخشید.
43) ای مریم! فرمانبردار خدا باش و نماز را با اهل طاعت بجای آر.
44) این از اخبار غیب است که به تو وحی نمودیم، و تو حاضر نبودی آن زمان که قرعه برای نگهبانی و کفالت مریم میزدند و بر سر این کار، کارشان به نزاع میکشید.
45) چون فرشتگان مریم را گفتند که: خدا تو را به کلمهای که نامش ‹مسیح عیسی بن مریم› است بشارت میدهد که در دنیا و آخرت آبرومند و از مقرّبان درگاه خدا است.
46) و با خلق در گهواره سخن گوید بدانگونه که در سنین بزرگی، و او از جمله نیکوکاران جهان است.
47) (مریم) عرض کرد: پروردگارا! مرا چگونه فرزندی تواند بود و حال آنکه با من مردی نزدیک نشده؟ گفت: چنین است کار خدا، (بی نیاز از هر گونه سببی است) هر چه بخواهد میآفریند، چون مشیّت او به خلقت هر چیزی قرار گیرد به محض آنکه گوید: موجود باش، همان دم موجود شود.
48) و خداوند به عیسی تعلیم کتاب و حکمت کند و تورات و انجیل آموزد.
49) و او را به رسالت بسوی بنی اسرائیل فرستد که به آنان گوید: من از طرف خدا معجزی آوردهام و آن معجزه این است که از گِل، مجسمهی مرغی ساخته و بر آن نَفَس قدسی بدمم تا به امر خدا مرغی گردد، و کورِ مادرزاد و مبتلای به پیسی را (که هر طبیب از علاج آن عاجز است) به امر خدا شفا دهم، و مردگان را به امر خدا زنده کنم، و به شما از غیب خبر دهم که در خانههاتان چه میخورید و چه ذخیره میکنید، این معجزات برای شما حجّت و نشانهی حقّانیّت من است اگر اهل ایمان به خدا هستید.
50) و کتاب تورات شما را تصدیق کنم و حلال گردانم بعض چیزهائی که شما را حرام بود و از طرف خداوند برای شما معجزه و نشانه (نبوّت) آوردم، پس ای بنی اسرائیل از خدا بترسید و مرا اطاعت کنید.
51) همانا خداست پروردگار من و شما، او را بپرستید که همین است راه راست.
52) پس چون عیسی به یقین دریافت که قوم ایمان نخواهند آورد (به همان شاگردانش که ایمان آوردند) گفت: کیست که با من دینِ خدا را یاری کند؟ حواریّان (خواصّ شاگردان عیسی) گفتند: ما یاری کنندگان دین خدائیم و به خداوند ایمان آوردهایم، گواهی ده که ما تسلیم فرمان اوئیم.
53) پروردگارا! ما به کتابی که فرستادی ایمان آورده و از رسول تو پیروی کردیم نام ما را در صحیفهی اهل یقین ثبت فرما.
54) یهود با خدا مکر کردند و خدا هم (در مقابل) با آنها مکر کرد و خدا از همه بهتر مکر تواند کرد.
55) به یاد آور وقتی که خداوند فرمود: ای عیسی! همانا من روح تو را قبض نموده و بر آسمان (قُرب خود) بالا برم و تو را پاک و منزّه از معاشرت و آلایش کافران گردانم و پیروان تو را بر کافران تا روز قیامت برتری دهم پس آنگاه بازگشت شما بسوی من خواهد بود که به حق حکم کنم در آنچه که بر سرِ آن با یکدیگر به خلاف و نزاع برمیخاستید.
56) پس آن گروهی را که کافر شدند به عذابی سخت در دنیا و آخرت معذّب گردانم و (برای نجاتشان) هیچ کس به آنها مدد و یاری نخواهد کرد.
57) اما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند، خدا اجر تمام و کامل به آنها عطا کند و خدا هرگز ستمکاران را دوست نمیدارد.
58) این سخنان که بر تو میخوانیم از آیات الهی و ذکرِ حکمتهای خدای حکیم است.
59) همانا مَثَل خلقت عیسی (در خارقالعاده بودن) به امر خدا، مَثَل خلقت آدم ابوالبشر است که خدا او را از خاک بساخت، سپس بدان خاک گفت: بشری به حدّ کمال باش، همان دم چنان گردید.
60) سخن حق همان است که از جانب خدا به تو رسید، مبادا هیچگاه در آن شک و ریب کنی.
21) همانا کسانی که به آیات خدا کافر شوند و انبیاء را بی جرم و به نا حق بکشند و با آن مردمی که خلق را به عدل و درستی خوانند نیز دشمن شده و به قتل رسانند (ای پیغمبر) آنها را به عذاب سخت دردناک بشارت ده.
22) آنها هستند که اعمالشان تباه و ضایع گردیده در دنیا و آخرت و هیچ کس برای نجات (از عذاب خدا) یاری آنها نخواهد کرد.
23) آیا ننگری که چون آنها (یعنی علمای یهود) که بهرهای از کتاب یافتهاند، دعوت شدند تا کتاب خدا بر آنها حکم کند، گروهی از آنان (به غرور ریاست باطل دو روزه دنیا) از حکم حق اعراض کرده و روی برگردانند؟
24) بدین سبب (مطیع حکم خدا نشوند) که گویند: ما را هرگز در آتش جز اندک زمانی (هفت روز یا چهل روز که زمان گوساله پرستی آنهاست) عذاب نکنند، و این سخنان که به دروغ بر خود بستهاند آنها را در دین مغرور گردانیدهاست.
25) پس چگونه خواهد بود حال آنها (و چه عذاب شدید و ذلْت به آن مغروران رسد) هنگامی که جمع آوریم آنان را در روزی که هیچ شک در آن نیست؟ و البتّه هر شخصی آن روز به تمام اجزای اعمال خود خواهد رسید و به هیچ کس ستمی نخواهد شد.
26) بگو (ای پیغمبر): بار خدایا! ای پادشاه ملک هستی! تو هر که را خواهی، مُلک و سلطنت بخشی و از هر که خواهی، بگیری و به هر که خواهی، عزّت و اقتدار بخشی و هر که را خواهی، خوار گردانی؛ هر خیر و نیکوئی به دست تو است و تنها تو بر هر چیز توانائی.
27) شب را در پرده روز نهان سازی و روز را در شب ناپدید گردانی و زنده را از مرده و مرده را از زنده برانگیزی و به هر که خواهی روزی بی حساب عطا کنی.
28) نباید اهل ایمان، مؤمنان را وا گذاشته و از کافران دوست گیرند و هر که چنین کند رابطه او با خدا مقطوع است مگر برای در حذر بودن از شرّ آنها (تَقیّه کند) و خدا شما را از عقاب خود میترساند و (بدانید که) بازگشت همه به سوی خدا خواهد بود.
29) بگو (ای پیغمبر): هر چه را در دل پنهان داشته و یا آشکار کنید، به همهی آنها خدا آگاه است و هر چه در آسمانها و زمین است دانا است و خدا (به قدرت کامله) بر همه چیز توانا است.
30) روزی که هر شخصی هر کار نیکو کرده همه را پیش روی خود حاضر بیند و آنچه بد کرده آرزو کند که ای کاش میان او و عمل بدش به مسافتی دور جدائی بود! خداوند شما را از عِقاب خود میترساند که او را در حقّ بندگان بسی مهربان است.
31) بگو (ای پیغمبر): اگر خدا را دوست میدارید، مرا پیروی کنید که خدا شما را دوست دارد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است.
32) بگو: فرمان خدا و رسول را اطاعت کنید و اگر از آنان روی گردانید (و کافر شوید) همانا کافران را هرگز خدا دوست نخواهد داشت.
33) به حقیقت، خدا برگزید آدم و نوح و خانوادهی ابرهیم و خانوادهی عِمران را بر جهانیان.
34) فرزندانی هستند، برخی از نسل برخی دیگر، و خدا (به اقوال و احوال همه) شنوا و دانا است.
35) آنگاه که زن عمران گفت: پروردگارا! من عهد کردم فرزندی که در رحِم دارم از فرزندی خود در راه خدمت تو آزاد گردانم، این عهد من بپذیر که تو دعای بندگان را بشنوی و اجابت کنی و به اسرار و احوال همه آگاهی.
36) چون فرزند بزاد، (از روی حسرت) گفت: پروردگارا! فرزندی که زادهام دختر است و خدا بر آنچه زائیده شده داناتر است و (عرض کرد: الها!) پسر و دختر (در کار خدمت حرم) یکسان نخواهد بود و من او را ‹مریم› نام نهادم و او و فرزندانش را از شرّ شیطان رجیم در پناه تو آوردم.
37) پس خداوند او را به نیکوئی پذیرفت (که از مقبولان درگاهش نمود) و او را به تربیتی نیکو پرورش داد؛ و زکریّا را برای کفالت و نگهبانی او برگماشت و هر وقت زکریّا به صومعه عبادت مریم میآمدند رزق شگفت آوری مییافت (میوهی زمستانی را در تابستان و تابستانی را در زمستان در اطاق عبادت او میدید) میگفت که: ای مریم! این روزی از کجا برای تو میرسد؟ پاسخ میداد که: این از جانب خدا است که همانا خدا به هر کس خواهد، روزی بی حساب دهد.
38) در آن هنگام که زکریا (کرامت مریم را مشاهده کرد) عرض کرد: پروردگارا! مرا به لطف خویش فرزندانی پاک سرشت عطا فرما که همانا توئی مستجاب کننده دعا.
39) پس زکریا را فرشتگان دعا کردند هنگامی که در محراب عبادت به نماز ایستاده که: همانا خدا تو را بشارت میدهد و به ولادت یحیی، در حالی که او به نبوت عیسی کلمهی خدا گواهی دهد و او خود در راه خدا پیشوا و پارسا و پیغمبر از شایستگان است.
40) (زکریا) عرض کرد: پروردگارا! چگونه مرا پسری تواند بود در حالی که مرا سنّ پیری فرا رسیده و اهل من نیز عجوزی نازا باشد؟ گفت: چنین است کار خدا (هرگز نیازمند به اسباب نیست) هر چه بخواهد میکند.
1) الم (این حروف اسرار الهی است).
2) خدای جهان نیست جز آنکه زنده و پایندهی ابدی است.
3) (آن خدائی که) قرآن را بسوی تو به راستی فرستاد که دلیل راستی کتب آسمانی پیش از او باشد، و پیش از قرآن کتاب تورات و انجیل را فرستاد.
4) برای هدایت مردم، و کتاب کامل جدا کننده میان حق و باطل (قرآن) را فرستاد همانا آنان که به آیات خدا کافر شدند بر آنها عذاب سخت است و خدا مقتدر و کیفرکنندهی ستمکاران است.
5) همانا چیزی در آسمان و زمین از خدا پنهان نیست.
6) خدا است که مینگارد صورت شما را در رحم مادران هرگونه اراده کند (زشت و زیبا و نر و ماده) خدائی جز آن ذات یکتا نیست که به هر چیزی توانا و دانا است.
7) اوست خدائی که قرآن را به تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که آنها اصل و مرجع سایر آیات کتاب خواهد بود و برخی دیگر آیاتی است متشابه و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته و امتحان شوند تا به تأویل کردن آن در دین را شبهه و فتنهگری پدید آرند در صورتی که تأویل آن کسی جز خدا و اهل دانش نداند، گویند: ما به همهی آن کتاب گرویدیم که از جانب پروردگار ما آمده و بر این دانش و بر این معنی (که آیات قرآن همه از جانب خدا است) تنها خردمندان عالم آگاهند.
8) (که آنها دائم با تضرّع به درگاه خدا گویند:( بار الها! دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا توئی بخشندهی بیعوض و منّت.
9) بار پروردگارا! محقّقا تو تمام مردم را در روزی (یعنی روز قیامت) که هیچ شبهه در آن نیست جمع سازی (که این وعدهی خدا است) و هرگز نقض وعدهی خویش نخواهد کرد.
10) کافران را هرگز مال و فرزندانشان از عذاب خدا نرهاند و آنان آتشافروز جهنّمند.
11) این گروه هم به مانند فرعونیان و پیشینیان کافر کیش، آیات خدا را تکذیب کردند که خدا آنها را به کیفر گناهانشان مجازات کرد و خدا بدکاران (هر امّت) را سخت به کیفر رساند.
12) بگو (ای پیغمبر) به آنان که کافر شدند که به زودی مغلوب شوید و به جهنّم محشور گردید که بسیار بد جایگاهی است.
13) نشانه و آیتی از لطف خدا با شما مؤمنان این است که چون دو گروه (مؤمن و کافر) با یکدیگر روبرو شوند، گروه مؤمن را که در راه خدا جهاد میکنند گروه کافر دو برابر خود به چشم نگرند (و بدین جهت کفّار از اهل ایمان ترسان و گریزان شوند) و خداوند توانائی و یاری دهد به هر که خواهد و البتّه بدین آیت الهی اهل بصیرت اعتبار جویند.
14) مردم را آرایش حبّ شهوات نفسانی که عبارت از میل به زنها و فرزندان و هَمیانهای زر و سیم و اسبهای نشاندار نیکو و چهارپایان و مزارع است در نظر زیبا و دلفریب است لیکن اینها همه متاع زندگانی فانی دنیا است، و نزد خدا است همان منزل بازگشت نیکو (که بهشت لقای الهی و نعمت باقی ابدی است).
15) (ای پیغمبر) با امّت بگو: میخواهید شما را آگاه گردانم به بهتر از اینها که بر آنان تقوی پیشه کنند نزد خدا باغهای بهشتی است که بر زیر درختان آن نهرها جاری است و در آن جاوید هستند، و زنان پاکیزه و آراستهای و (از همه خوشتر) خشنودی خدا، و خداوند به حال بندگان بینا است.
16) آنان که به درگاه عزّ الهی (به اخلاص) عرضه دارند: پروردگارا! (به کرم خود) گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش جهنّم نگاهدار.
17) آنان صابران و راستگویان و فرمانبرداران و انفاقکنندگان و استغفارکنندگان در سحرگاهانند.
18) خدا (که حقیقةُ الوجود) است به یکتائی خود گواهی دهد که جز ذات اقدس او خدائی نیست و فرشتگان و دانشمندان نیز به یکتائی او گواهند، او نگهبان عدل و درستی است، نیست خدائی جز او که (به هر کار عالم) توانا (و به همه چیز آفرینش) دانا است.
19) همانا دین پسندیدهی نزد خدا آئین اسلام است، و اهل کتاب در آن راه مخالفت نپیمودند مگر پس از آنکه به حقّانیّت آن آگاه شدند و این خلاف را از راه رشک و حسد در میان آوردند و هر کس به آیات خداوند کافر شود بترسد که محاسبهی خدا زود خواهد بود.
20) پس اگر (برای مخالفت با دین حق، به باطل) احتجاج کنند بگو: من خود و پیروانم را تسلیم امر خدا نمودهام و بگو با اهل کتاب و با امّیّان (آنها که دارای علم کتاب آسمانی نیستند) آیا شما چون حق پدیدار شود ایمان آرید؟ اگر ایمان آرند، هدایت یافتهاند، و اگر از حق روی گردانند، بر تو چیزی جز تبلیغ دین خدا و اتمام حجّت بر آنها نیست و خداوند به حال بندگان بینا است.